۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

چه بايد كرد

آهنگ و تنظيم: امير آرام
خواننده: امير آرام

بخوان از دفترِ كهنه
از آن روزهاي خوب و بد
بگو از حال ما اكنون
چه بايد بود و بايد كرد؟

بگو از عمرِ كوتاهِ
شكوهِ جلوة بهمن
صعودِ همدلي و عشق
سقوطِ هرچه اهريمن

بگو از خاطراتِ تلخ
بگو از قصة شيرين
از آن آوارِ تاريكي
از آن شادي, كه شد غمگين

بگو از رسمِ ايثار و
از آن چشمي كه شد خندان
بگو از اوجِ ويراني
وز آن چشمي كه شد گريان

بگو از مسلخِ جلاد
از آن دژخيمِ بد كردار
از آن سالارِ دريا دل
از آن سردارِ سر بردار

بگو با مرگ فرسودن
از آن اندوهِ بي پايان
از آن دلواپسي هاي
وفادارانِ در زندان

از آن مردان شير اوژن
زنانِ قهرمانِ ما
از آن پيرانِ برنادل
جوان و دختران ما

ولي امروز تو اي همراه
بشوي اندوهِ تو از تن
پرِ پروازِ تو واكن
درِ زندانِ تو بشكن

مثل بانگ سحر خيزان
از اين خانه به آن خانه
در اين غوغاي انسانكش
بگو كه شب نمي مانه

بر افروز شعلة اميد
بپاخيز و بزن فرياد
مثل يك خرمن آتش
بده خاكسترو بر باد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر