۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

مثل رسم چشمه

بچه‌ها اي نازنينان
اي شما گلهاي اميد
بشكفين بازو به بازو
در قيام سرخ خورشيد

بچه‌ها اين سرزمينِ
بابك و ستار و موسي
مي‌خروشه در تن او
خونِ گرمِ اشرف ما

يادتون باشه كه روزي
ميهنِ ما پر غزل بود
كوچه‌ها لبريز شادي
خانه لبريزِ عسل بود

پر درخت و سبز و خرم
هر وجب خاكِ خدا بود
ريشه‌هاش تو آسمانها
خانة افسانه‌ها بود

در شمالش جنگل سبز
آبي عمان جنوبش
صبح پاكش با سلامي
بوسه مي‌زد بر غروبش

روزي استبداد چكمه
روز بعد پيرِ ستمگر
سربِ داغي زد به سينش
زد به قلبش زخم خنجر

خون چكيد از شاخة گل
فصلِ غمگينِ خزان شد
فصل ميلادِ شهادت
شعلهٌ رنگين كمان شد

بچه‌ها! امروز اما
با شما دارم سخنها
بچه‌ها بايد بپا شد
با شمام اي نسل فردا

با شمام اي نازنينان!
اي شما گلهاي اميد
مثل رسمِ خوبِ چشمه
بچه‌ها بايد كه جوشيد

تا كه آزادي گشايد
بال و پر بر بام ايران
تا ابد جاويد بادا
مام ميهن، نام ايران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر